سكوت آب مي تواند خشكي باشد و فرياد عطش
سكوت گندم مي تواند گرسنگي باشد وقريب پيروزمندقحط
همچنان كه سكوت افتاب ظلمات است.
اماسكوت آدمي فقدان جهان و خداست
غريب را تصوير كرد.
عصر مرا در منحني تازيانه به نيش خط رنج.
همسايه مرا با اميد خدا و حرمت ما را كه دينار و درم بركشيدند و فروخته
تمامي الفاظ جهان را در اختيار داشتيم و ان نگفتيم كه به كار ايد چرا كه تنها يك سخن و يك سخن در ميانه نبود
"آزادي"
ما نگفتيم و تو تصويرش کن
نظرات شما عزیزان:

تو مو میبینی و من پیچش مو
